در کتاب " ایران از نظر خاورشناسان "، فصل سوم تحت عنوان " منابع هنر
اسلامی " از کتاب " دستی در هنر اسلامی " تألیف دیمند، رئیس قسمت هنر خاور
نزدیک در موزه متروپل، چنین نقل می کند: در زمان حضرت محمد صلی الله علیه
وآله وسلم عرب از خودش صنعتی نداشت، یا اگر داشت ناچیز بود، بعد از فتح
سوریه و بین النهرین و مصر و ایران بود که هنرهای این ممالک را اقتباس
کردند از منابع صحف چینی به دست می آید که خلفای اموی از تمام ولایات
مفتوحه مصالح و استادانی را جلب می کردند و در بنای شهرها و قصرها و مساجد
جدید مورد استفاده قرار می دادند، معرق سازهای بیزانسی و سوریه ای برای
تزیینات مساجد دمشق استخدام می شدند و تحت ریاست یک استاد ایرانی به کار
می پرداختند.
همچنین برای ابنیه در مکه صنعتگرانی از مصر و قدس و دمشق آورده شدند و این استفاده از مصالح و عمله تا عصر عباسیان ادامه یافت.
طبری
نیز در تاریخ خود گوید که برای بنای بغداد استادانی از سوریه و ایران و
موصل و کوفه استخدام گشتند. با این ترتیب به تدریج یک اسلوب اسلامی که از
دو منبع یعنی عیسوی شرقی و ساسانی سرچشمه می گرفت به وجود آمد (ایران از
نظر خاورشناسان، ترجمه دکتر رضازاده شفق، صفحه 195 - 196).
ایضا در
همان مقاله می نویسد: گر چه در گذشته هم بعضی محققین به تأثیر هنر ساسانی
در هنر اسلامی پی برده بودند، ولی اهمیت این مطلب بیشتر اخیرا در سایه
حفریات اخیر در تیسفون در نزدیکی بغداد، و کیش در بین النهرین، و دامغان
در ایران مقدار زیادی مصالح بخصوص گچبریهای تزیینی به دست آمده که در آنها
سرمشق صنایع اولیه اسلامی دیده می شود (همان مدرک، صفحه 21).
ایضا می
نویسد: هنر ساسانی مستقیما ادامه یافته و به هنر اسلامی منتهی شده که
هنرمندان گاهی عین آن را نقش کردند و گاهی آن را تغییر دادند و سبک خاصی
به وجود آوردند (همان مدرک، صفحه 202).