
آکیرا (Akira) کارتونی است که خیلی از غربی ها را با انیمیشن مدرن آشنا کرد. این اثر بر اساس کمیک استریپی مانگائی اثر کاتسیشسیرو اتومو ساخته شده است. اتومو در ماه آوریل سال 1954 در یکی از شهرستان های کشور ژاپن که مردمش بیشتربه حرفه ماهیگیری مشغولند, به دنیا آمد. او سپس در دبیرستانی مشغول به تحصیل شد که بعدها هنرمندان زیادی در عرصه کمیک استریپ از آن فارغ التحصیل شدند. او در دوره دبیرستان به خاطر عشق و علاقه وافر خود به سینما شهرت داشت. خیلی راحت می توان تاثیر سینمای هالیوود و به خصوص فیلم های آینده نگرانه و خشن مطرحی همچون «بلید رانر» , «پرتغال کوکی» ویا«مگس دیوانه» «MADMAX» را در خلق معروفترین اثر او یعنی اکیرا مشاهده کرد. او پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان با هدف فراگیری هنر طراحی کمیک استریپ به توکیو مهاجرت کرد وخیلی زود به خلق کمیک استریپ های کوتاه پرداخت ( این داستان های کوتاه به زبان انگلیسی نیز ترجمه شده اند.). او سپس در سال 1979 به خلق اولین اثر معروف خود یعنی Fireball پرداخت که درباره مبارزه انسان و ابر رایانه بود. می توان به راحتی با خواندن این اثر به علاقه وافر او به داستان های علمی ـ تخیلی پی برد. اتومو در سال 1980 کمیک استریپ Domu را خلق کرد که موفقیتی عظیم برای او کسب کرد. Domu به خاطر این که اولین کمیک استریپی بود که توانست جایزه بهترین داستان علمی ـ تخیلی سال ژاپن را از آن خود کند, باعث ایجاد جنجال نیز شد. اتومو که انگیزه اش به خاطر موفقیت Domu افزایش یافته بود، «آکیرا» را خلق کرد که چاپ آن تا 2000 صفحه و در 6 جلد ادامه یافت. کمیک استریپ آکیرا اول بار در دسامبر 1982 در ژاپن به بازار آمد. از آن موقع به بعد این مجله خیلی سریع به محبوبیتی زیاد دست یافت.
گفته می شود که آکیرا پایه واساس سبک انیمیشن ـ کمیک استریپی «مانگا» است. البته در آمریکا نیز دو شرکت کمیک استریپی مارول و اِپیک کمیک استریپ هایی بر اساس این شخصیت چاپ کردند که بیش از کمیک استریپ های ژاپنی آکیرا برای آمریکایی ها جذاب بودند. اوتومو سپس یک نوول گرافیکی نیز براساس ماجراهای آکیرا چاپ کرد. در نهایت شرکت های «استریم لاین پیکچرز» و Tokyo Movie Shinsha از او خواستند تا انیمیشن بلندی بر اساس این کمیک استریپ تولید کند. اوتومو نیز که به گفته خودش عاشق آثار دیسنی است, سعی کرد تا با خلق نوعی فضای رئالیستی به فضای خلق شده در نوول گرافیکی آکیرا وفادار بماند. کارتون آکیرا جوایز زیادی را به خود اختصاص داد و بازی های رایانه ای زیادی بر اساس آن ساخته شد. کمیک استریپ های آکیرا نیز تقریباً به هر زبان زنده ای در دنیا ترجمه شده اند و در کل آکیرا طلایه دار موج مانگا در دنیا محسوب می شود. وقتی آکیرا در سال 1981 در آمریکا و به صورت محدود روانه سینماها شد, خیلی از علاقه مندان به انیمیشن موفق به دیدن آن نشدند زیرا در آن زمان انیمیشن های ژاپنی اصلاً در سطح کشور آمریکا محبوب نبودند. اما پس از پخش ویدئویی آن, طرفداران آکیرا به طرز حیرت انگیزی افزایش یافتند. شرکت Pioneer Entertainment رایت ویدئویی آکیرا را خرید و پس از مرمت سازی دیجیتالی, سی دی های جدید با کیفیت آکیرا را به بازار ویدئویی فرستاد. این شرکت حتی دوبله انگلیسی این اثر را از نو با صداهای جدید و بهتر انجام داد. در ابتدای کارتون 2 ساعت و 5 دقیقه ای آکیرا شاهد انفجار بمبی در شهر توکیو سال 1988 هستیم. این انفجار باعث نابودی کامل شهر و شروع جنگ جهانی سوم می شود. 31 سال بعد شهر جدیدی به نام نئو ـ توکیو تاسیس می شود. این شهر مشکلات اجتماعی عدیده ای مثل شورش های دانشجوئی, بی ثباتی سیاسی واز همه بدتر گانگسترهای موتور سوار دارد. یکی از اعضای این باندهای گانگستری موتورسواری به نام تِتسو است. او یکروز پس از تصادف با یک نوجوان عجیب و غریب, توسط نیروهای پلیس دستگیر می شود. در مرکز پلیس, دانشمندان پی به نیروی تله پاتیک در تِتسو می شوند و تصمیم می گیرند از او به عنوان موش آزمایشگاهی برای یافتن منبع نیروی فوق العاده مخربی به نام آکیرا که باعث تخریب شهر توکیو اصلی نیز شده است, استفاده کنند. بزودی برنامه ریزی های این دانشمندان بهم می ریزد و آکیرا به تِتسو انتقال می یابد و او که حالا صاحب نیروهای غیبی فوق العاده مخربی شده است, تهدیدی برای شهر نئو ـ توکیو محسوب می شود و تنها نیرویی که می تواند تِتسو را متوقف کند, پسر بچه ای است به نام آکیرا که گفته می شود سال ها پیش مرده است. خیلی از طرفداران آکیرا اصلاً از بدگویی ما منتقدین از کارتون محبوب خود خوششان نمی آید. با وجود آنکه به نظر من آکیرا اثر فوق العاده ای است اما نمی توانم از کلمه «شاهکار» برای توصیف آن استفاده کنم. دلیل آن هم کاملاًواضح است, داستان فیلم که خلاصه اش را در بالا خواندید. باید قبول کرد که خط روایی این اثر بسیار گیج کننده و غیر قابل فهم است. بیاد داشته باشیم که حتی فیلم «2001 اودیسه فضایی» (اثر جاودان استنلی کوبریک فقید) در تمام لحظات از یک منطق روایی منسجم پیروی می کرد. شاید بعضی ها مواردی همچون اختلافات فرهنگی, ترجمه ژاپنی به انگلیسی را مقصر بدانند اما به نظر من داستان فیلم غیرمنطقی است که حتی با فضایی که خود فیلم از ابتدا سعی در ساختنش دارد, سنخیت ندارد. البته در نیمه نخست فیلم اگر توجه کافی مبذول شود می توان داستان را تا حد زیادی فهمید. اما مشکل اصلی نیمه دوم فیلم و بخصوص پایان آن است. در این بخش از خود خواهید پرسید : «تو را به خدا یکی به من بگه چه اتفاقاتی داره می افته؟» صادقانه عرض کنم, فکر نمی کنم بتوان فیلمی را که مجبوریم حتی پس از چند بار مشاهده با کمک گیری از یک کتاب راهنما درک کنیم, شاهکار نامید. مورد ناراحت کننده دیگر شخصیت پردازی های فیلم است. با وجود آنکه برخی از منتقدان فیلم را اثری محکم از نظر شخصیت پردازی می دانند باید خدمتتان عرض کنم که آکیرا به جای آنکه سنت ها و روحیات شرقی را از طریق شخصیت های داستان به بینندگان خود ( که گفته می شود قسمت اعظم آنرا غربی ها تشکیل می دهند عرضه کند) یک مشت جوان لاابالی موتورسوار غرب زده را تحویلمان می دهد که انگار از فیلم آینده نگرانه بلید رانر(ساخته رایدلی اسکات وبا شرکت هریسون فورد) گرفته شده اند با همان رفتارهای غربی و خشونت طلبانه. شاید اگر اسم نئو ـ توکیو را با لوس آنجلیمن فیلم بلید رانر عوض کنیم, آکیرا را با کارتون بلید رانر اشتباه بگیرند. با تمام این احوال, اگر از چنین ضعف هایی چشم پوشی کنیم, آکیرا به خاطر انیمیشن خارق العاده و کارگردانی استادانه اش, فیلمی جذاب و سرگرم کننده محسوب می شود. انیمیشن آکیرا که روان, تروتمیز, پرتحرک و پرهیجان است, مهمترین مشخصه آن محسوب می گردد و از نظر هنری نیز کاملاً موفق است. این خصوصیات بصری وقتی با کارگردانی بی نقص اوتوموترکیب می شود, فضایی ایجاد می کند که بیننده را کاملاً درگیر فیلم می کند. در واقع آکیرا آنقدر از نظر بصری وانیمیشن جذاب است که تنها پس از پایان فیلم به نواقصی که در بالا ذکر کردم, فکر می کنید و نه در طول فیلم. به علاوه اگر شما زبان ژاپنی بدانید حتماً متوجه هماهنگی شگفت انگیز جملات باحرکات دهان شخصیت ها خواهید شد. این موضوعی است که معمولاًدر انیمیشن های وطنی نادیده گرفته می شود. در کل, باید گفت به عقیده خیلی ها آکیرا نهایت هنر انیمیشن ژاپنی یا همان مانگا است واز آن به عنوان یکی از آثار کلاسیک تاریخ سینمای انیمیشن یاد می شود. طرفداران کثیر آکیرا در سرتاسر جهان دلایل متعددی برای علاقه خود به این کارتون دارند. این اثر حتی می تواند برای کسانی که کمترین علاقه ای به فیلم های بلند کارتونی دارند نیز جالب باشد. زیرا ویژگی های هنری زیادی دارد. اما درکل شاید تماشا ولذت مجدد ازآن تنها مختص به هواداران متعصب آن باشد. در ضمن جالب است که بدانید در اوایل سال 2002 گزارش شد که شرکت فیلم سازی معتبر برادران وارنر توانسته است رایت سینمایی آکیرا را بدست آورد و اینکه این استودیو قصد دارد فیلمی زنده بر اساس انیمیشن آکیرا بسازد. طبق شنیده ها قرار است استیون نورینگتون کارگردان انگلیسی تبار فیلم های کمیک استریپی «بلید 1و2» و «انجمن جنتلمن های شگفت انگیز» League of Extraordinary) Gentlemen ) مسئولیت ساخت فیلم را بر عهده گیرد. جیمز رابینسون نویسنده و یکی از طرفداران پروپاقرص کمیک استریپ ها نیز قرار است فیلم نامه فیلم را بنویسد. شاید این خبر برای هواداران آکیرا خوشایند بنظر بیاید. اما با تحقیقی که شخصاً از سایت های اینترنتی انجام دادم, متوجه نارضایتی شدید طرفداران اثر بابت ساخت فیلمی زنده از آکیرا شدم. آنها نمی خواهند هالیوود اثری سطحی نگر و مبتذل تحویلشان دهد. در ضمن به نظر می رسد که خود آقای نورینگتون نیز هنوز ایده خاصی برای فیلم ندارد.
برگرفته از سایت ایرانیان انیمیشن