نگاهی بر کلاه قرمزی در فرنگ

این روزها از کلاه‌قرمزی بسیار حرف زده می‌شود. سینما آزادی سالن کودک و نوجوان خود را با فیلم کلاه‌قرمزی و سروناز افتتاح کرد. صداوسیما هم در یکی از همان روزهای هفته به پخش فیلم کلاه‌قرمزی اقدام کرد تا دوستداران این دو عروسک دیداری دوباره با آن دو داشته باشند، اما هرچند این روزها این دیدار در سینما‌ها رخ نمی‌دهد در تلویزیون‌های خانگی به لطف سی‌دی‌هایی که با کیفیت‌های مختلف عرضه می‌شود، امکان‌پذیر است . همه فیلم‌های این عروسک به صورت سی‌دی عرضه شده است. حتی تمام سریال‌هایی که او با مجری ایرج طهماسبی بازی کرده است نیز منتشر شده و همه جا قابل خریداری است، اما انتشار سی‌دی جدیدی که اتفاقا خیلی هم بی‌سروصدا پخش شده، فرصتی برای زنده شدن خاطرات قبلی و اگر شانس داشته باشید، ایجاد خاطرات جدید است. پسرخاله و کلاه‌قرمزی 2 عروسک سال‌های کودکی ما هستند؛ در آن روزهایی که تنها سرگرمی بسیاری از کودکان تلویزیون بود و وقت زیادی از تعطیلات و آخر هفته‌ها با این دو می‌گذشت. وقتی که اولین فیلمشان در سال 1373 اکران شد، صف زیادی تشکیل شد. خیلی از ما در آن صف‌های طولانی آن روزها به همراه خانواده ایستاده بودیم. هم بزرگ‌ترها آن را دوست داشتند. شیطنت‌ها و گیج‌بازی‌ها و ندانستن‌های او برایمان جذاب بود، همان طور که نون و نفت خریدن پسرخاله و مسوولیت‌پذیری او دیدنی بود. زمان گذشت و عروسک‌های جدیدی آمدند.

 فکر می‌کردیم این عروسک با بقیه فرق دارد، تا این سی‌دی جدید آمد و این دیدار خیلی بی‌سروصدا صورت گرفت با یک خبر کوچک که از آمدن این فیلم خبر می‌داد؛ قسمت اول سی‌دی کلاه‌قرمزی در فرنگ منتشر شده است. او به غرب رفته و همراه جیمی مجری شده است. قرار است این آغاز یک مجموعه شش قسمتی باشد. این فیلم با حضور آقای مجری در پشت میز و سلام و احوالپرسی آغاز می‌شود. جیمی، عروسکی که اتفاقا ظاهری متفاوت دارد، گوشواره‌ای در یک گوش دارد و انگلیسی خوب حرف می‌زند. او همسایه مجری است که اکنون در وسط برنامه او ظاهر شده و بسته‌ای آورده؛ بسته‌ای از ایران که معلوم می‌شود کلاه‌قرمزی در آن است. وقفه‌ای که بین برنامه پیش می‌آید با کارتون همراه است. بعد از این، ماجرا ادامه دارد تا تصمیم می‌گیرند او در آنجا بماند و زندگی کند و همراه مجری برنامه اجرا کند. مجری این بار قرار است برنامه‌ای تهیه کند برای کودکانی که در خارج زندگی می‌کنند. برایشان شعر خوانده می‌شود و از رسم و رسوم‌ها گفته می‌شود، مثل عید نوروز و تخم‌مرغ رنگ زدن و خانه‌تکانی. این فیلم تنها شامل دو قسمت نیم‌ساعته است و قرار است برخی از تفاوت‌های این فرهنگ‌ها در آن بیان شود، این که همراه شدن برای کودکانی که در آنجا زندگی می‌کنند آسان‌تر شود. این دو قسمت خیلی کوتاه بود و کارتونی که در این وسط به صورت دنباله‌دار پخش شد بخشی از یک کارتون مطرح است.
دیدن این سی‌دی کار سختی است، چون خاطره‌های خوبی برای زنده کردن به وجود نمی‌آید. این فیلم در سال 76 ساخته شده است، اما سال 85 برای دریافت مجوز ارائه شد و امسال در خردادماه مجوز نمایش گرفت و عرضه شد.
همه چیز در این فیلم در همان دوران باقی مانده است. اشکال هم همین‌جاست، هیچ تغییری در روند این فیلم به وجود نمی‌آید. همه چیز قدیمی است و در آن دوران به سر می‌برد. شوخی‌ها دیگر آن جذابیت را ندارد؛ شاید برای این که ما حالا بزرگ شدیم. شاید هم برای این که زمان گذشته و انواع سریال‌ها و کارتون‌ها تجربه شده‌اند. دیگر پشت میز نشستن و بی‌حرکت بودن مجری پذیرفته نیست. آنها حتی از خانه هم بیرون نمی‌روند، اما اگر قرار بوده این فیلم آموزش فرهنگ و حتی زبان باشد هم تنها چند کلمه در این برنامه یاد داده می‌شود.

این گونه فیلم‌ها سال‌هاست ساخته می‌شود؛ فیلم‌هایی که برای عرضه شدن به صورت سی‌دی تهیه شده‌اند، از سریال‌های برره گرفته تا فضانوردان. این تجربه چند سالی است با استقبال روبه‌رو شده است. این روند که برای فیلم‌ها و سریال‌های پرطرفدار صورت گرفته است ادامه دارد، اما در این بین باید امیدوار بود که در قسمت‌های بعدی جذابیت بیشتری داشته باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد