تنها عاملی که میتواند پیشرفت و رونق انیمیشن را در این کشور باعث شود حضور یک رقیب قدر در مقابل تولیدکنندگان است .رشد و نمو انسان در طول تاریخ در گروی رویارویی با مشکلات و رقابت با رقیبان بوده است، مشکلاتی که همیشه نه رفیق انسان بلکه رقیب او بودهاند؛ در واقع، در معرض خطر حذف قرار گرفتن خود عاملی برای رشد او شده است.
در تمام عرصههای تولید نیز رقابت عامل رشد بوده است. این قانون در بیشتر عرصههای فنی و صنعتی جایگاهی خاص داشته و در زمینهی انیمیشن هم به خوبی خودنمایی میکند. چنانچه تمامی مشکلات عنوانشده در شمارههای پیشین را حلشده بپنداریم و روند تولید پویانمایی را در ایران ایدهآل فرض کنیم، در این صورت تنها عاملی که میتواند پیشرفت و رونق انیمیشن را در این کشور باعث شود حضور یک رقیب قدر در مقابل تولیدکنندگان است؛ در حالی که نداشتن رقیب چه در زمینهی تولید و چه در زمینهی عرضهی محصول تولیدشده، از علل عقبماندگی تولید انیمیشن در ایران بوده است.
تولیدکنندهی انیمیشن میداند که تعداد تولیدکنندهی رانتهای موجود در این مسیر محدود است و از طرف دیگر کسی نیست که محصول تولیدشده را با معیار و سنجهیی بسنجد و آن را به نقد بکشد و یا حتی در این عرصه به رقابت برخیزد. او بازار را برای محصول تولیدی خود بیرقیب میبیند و چون اطمینان دارد که در این آشفتهبازار کسی به استانداردهای کار توجهی نکرده و
از او برای کیفیت پرسش نمیکند، به هر سو که میخواهد میتازد و به همین خاطر کار تولیدشدهی خود را نه بهواسطهی کیفیت بلکه با نفوذ دوستان و رابطهی آشنایان میتواند به فروش برساند؛ پس دلایل این امر چیست؟
عدم شناخت سفارشدهندگان، نبودن رقیب در تولید و عدم حضور منتقدانی آگاه و دلسوز.
از آنجا که تولیدکنندهی انیمیشن در ایران از گذشته تا به حال جز به خود فکر نمیکرده و در عین حال تلاشی برای رقابت با دیگر تولیدات نداشته، این هنر - صنعت از ابتدای تولد، هنر - صنعتی یکسویه بوده است. در سیستمی که تولیدکنندگان آن محدود به چند نفر بوده و مصرفکنندهیی مشخص و محدود دارد، گروه برای ناامید نشدن و ناامید نکردن همصنفیهای خود کار دیگری جز تعریف و تمجید و توجیه کار همکاران انجام نمیدهند؛ آنها اگر تولیدات خود را بزرگ جلوه ندهند، برای گرفتن بودجه با مشکل روبهرو میشوند. بنابراین درست همان بلایی که بر سر تئاتر آمده بر سر انیمیشن هم نازل شده است، نادیده گرفتن تماشاچی عام.
انیمیشن ایران نیاز به نقدی سخت و سلاخانه دارد. باید خودمان را به نقد بکشیم. باید جذب مخاطب ملاک شود نه اینکه اگر حرکت یک خط را دیدیم به وجد بیاییم؛ تکرار کارهای دههی 50 با همان تفکرات و نگاه به جهان دیگر نباید برایمان افتخار باشد، باید به سوی اهدافی مهمتر گام برداریم.
ویترین
یکی دیگر از مشکلات و معضلات انیمیشن در ایران را میتوان در مکان ارایهی آثار تولیدشده دانست؛ محدودیت تریبون پخش انیمیشن، از عواملی است که از رشد آن جلوگیری میکند. حتما تا به حال در خانه یا محل کار گلهایی را دیدهاید که گلدانشان عاملی برای توقف رشد و نمو و مرگ گل داخل گلدان شده است؛ بله! گلدان کوچک نه تنها عاملی برای رشد گل نبوده، بلکه آهنگ مرگ گل را نیز مینوازد.
عرصهی عرضه برای انیمیشن تولید داخل هم کم و محدود است، در حالی که انیمیشن از زمرهی هنرهایی بوده که باید دیده شود تا به نقد کشیده شده و رشد کند؛ انیمیشنی که دیده نشود، مانند فیلمنامهیی است که ساخته نمیشود. وسیعتر شدن عرصهی نمایش یک اثر تصویری، عاملی است برای رشد هرچه بیشتر تولیدکننده و کارگردان اثر؛ پس اگر چنانچه به رشد و شکوفایی انیمیشن در ایران امید داریم، باید ابتدا نگاهمان را باز و سپس گلدان آن را بزرگتر کنیم. وجود شبکههای متعدد و بازارهای داخلی و خارجی میتوانند سهم بسیاری در رشد و شکوفایی تولید انیمیشن داشته باشند.
مکان عرضهی انیمیشن در ایران منحصر به تلویزیون شده است، آن هم به چند شبکهی محدود و محدودتر از آن به چند گروه خاص؛ با این وضع انگیزهیی برای تولیدکنندهی حرفهیی انیمیشن جهت تولید مستقل وجود ندارد، چرا؟ به خاطر هزینههای بالای تولید و عدم ضمانت خرید از سوی صدا و سیما.
اگر برنامهریزان صدا و سیما و پخشکنندگان در خارج از ایران راهکاری پیدا کنند که تولیدکنندگان مستقل، اعم از شرکتها و افراد، امیدی به عرضهی محصول خود داشته و مطمئن باشند کاری که تولید کردهاند (با هزار مشقت و هزینههای بالا) از سوی شبکههای داخلی و یا خارجی به صورت عادلانه و کارشناسانه خریداری میشود، بهطور حتم اقدام به تولید بیشتر خواهند نمود. تولیدکنندهی انیمیشن بیشتر از امکانات و نرمافزارهای تخصصی، نیازمند مرکزی است که به او این اطمینان را بدهد که محصول تولیدشدهاش را خریداری مینماید؛ درست مانند خرید تضمینی محصولات کشاورزی که در حال حاضر از سوی وزارت جهاد کشاورزی انجام میشود.
آنها به این نتیجه رسیدهاند که اگر از تولیدکننده حمایت نکنند، باید قید خودکفایی در آن بخش را بزنند و این یعنی دور شدن از اهداف استراتژیک و وابستگی بیشتر به خارج. انیمیشن یک محصول کشاورزی نیست، اما اهمیت آن به این دلیل که یک محصول فرهنگی بوده از نان شب هم واجبتر است.
یک پیشنهاد ساده
پیشنهادی که نگارنده برای حل این مشکل دارد آن است که سیاستگذاران مالی در بخش فرهنگ میتوانند به شیوهیی عمل کنند که:
1-بودجهی بخش انیمیشن را صرف تولید انیمیشن نمایند و نه صرف تکنیکهای تولیدات دیگری مانند نمایش عروسکی، فتورمان و ...
2- به دلیل حساس بودن تولید انیمیشن، این بخش زیر نظر مستقیم ریاست سازمان صدا و سیما اداره شود و جایگاه تولیدات و تولیدکنندگان انیمیشن و افق آن در چشماندازی 20 ساله مشخص گردد؛ البته مشخص شدن این مسئله نیاز به کار کارشناسی افرادی باتجربه دارد و برای کارشناسان صرف داشتن مدارک بالای دانشگاهی کفایت نمیکند، آنها باید ضمن دارا بودن تجربهی تولید از نزدیک با این امر درگیر بوده باشند و چنانچه امکانپذیر است بودجهی تولید انیمیشن را بین شبکهها و گروههای مرتبط با انیمیشن قرار دهند تا هم بازار تولید با رقابت سالم هدایت شود و هم اینکه تمام کارها به یک مرکز ختم و با یک نوع سلیقه ساخته نشوند.