کارتون هیچگاه فقط برای کودکان نبوده است. کارتونهای عصر طلایی مثل Red Hot Riding Hood گرچه توسط نمایش دهندگان فیلم در درجه اول به عنوان سرگرمی کودکان معرفی می شدند، موضوعات مشخص و وسوسه انگیزی داشتند. این دید غالب هنگام آغاز نمایش کارتون در رسانه جدید تلویزیون در اواخر دهه 1940 بود.
یکی از اولین برنامه های تلویزیون Felix the Cat بود. همچنانکه تلویزیون تبدیل به یک پدیده شد و مردم را از سینماها دور می کرد، بسیاری از نمایش های تلویزیونی کودکان کارتونهای در حال اکران در سینماها را در برنامه خود داشتند و این نسل جدیدی از کودکان را به کارتونهای دهه 1920 و 1930 معرفی کرد. Paul Terry حقوق آرشیو کارتونی Terrytoons را به تلویزیون فروخت و در اوایل دهه 1950 خود را بازنشسته کرد. این جریان حیات شخصیتهای Mighty Mouse و Heckle and Jeckle را طولانی کرد، کارتونهایی که در سی چهل سال آتی نمایش داده شدند.
والت دیزنی به سرعت روی رسانه تلویزیون با سریال هفتگی خود Disneyland سرمایه گذاری کرد. این نمایش در اصل تبلیغات نیم ساعته برای دیزنی بود و برای پارک تفریحی جدید دیزنی لند محبوبیت ایجاد می کرد. همچنین یک سری برنامه های تلویزیونی از کارتونهای دیزنی به مدت یک دهه آغاز به نمایش کردند که بعدها به نمایش دنیای رنگی فوق العاده دیزنی گسترش یافتند. گرچه دیزنی با انیمیشن های اریجینال تلویزیونی مخالف بود زیرا پی برده بود که اقتصاد رسانه از استانداردهای تولیداتش حمایت نمی کند.
Hanna – Barbera :
اولین استودیوی مهمی که به تولید کارتون های ویژه تلویزیون پرداخت Hanna-Barbera Productions بود. وقتی MGM استودیوی کارتونش را در سال 1957 تعطیل کرد، هانا-باربرا آغاز به تولید مستقیم کارتون برای تلویزیون نمود و مخاطبینی را در ساعات خانوادگی بعد ازظهر پیدا کرد.
نخستین سری انیمیشن در ساعات پربیننده از استودیوی هانا-بابرا، The Ruff & Reddy Show در سال 1957 و The Huckleberry Hound Show در سال 1958 بود، گرچه استودیو گامهای موفق خود را در سال 1960 با The Flintstones برداشت. این انیمیشن اولین کارتون کمدی موقعیت نیم ساعته بود و مانند بسیاری از اخلاف خود در ساعات پربیننده که تمام خانواده تلویزیون تماشا می کردند روی آنتن رفت. Flintstones اولین سری کارتونی از کارهای متفاوت هانا-باربرا، شامل کارتون تحسین شده Jonny Quest نیز می باشد که عموما به عنوان بهترین کار تلویزیونی هانا-باربرا شناخته می شود. پس از چندی هانا-باربرا تلاش خود را روی بازار کارتونهای صبح شنبه متمرکز کرد.
ادامه مطلب ...پس از موفقیت سفیدبرفی، دیزنی روی سه انیمیشن بلند دیگر سرمایه گذاری کرد که هر سه به شدت تحسین شدند: Pinocchio ، Bambi و Fatntasia . هرچند هیچکدام از این فیلمها حتی به نزدیکی فروش سفیدبرفی نیز نزدیک نشدند، اما این فیلمها مورد تحسین قرار گرفت به ویژه فانتازیا که از سوی منتقدان ادبی و تماشاگران مشکل پسند تحسین شد، هر چند آنها احساس می کردند والت تلاش داشته تا با تبدیل جریان اصلی انیمیشن به هنر انتزاعی، موسیقی کلاسیک و سوژه های ممتاز، به چیزی که دور از دسترس همگان قرار داشته برسد. این فیلم سالها بعد دوباره ارزیابی شد و یک دستاورد مهم هنر انیمیشن شناخته شد. برای جبران شکست ناشی از این پروژه ها، دیزنی فیلم بلندی با بودجه اندک به نام Dumbo ساخت که سود مورد نیاز استودیو را تامین کرد و استودیوی او را در چرخش نگه داشت.
در آغاز دهه 1940 دو اتفاق مهم تغییراتی در استودیوهای کارتون هالیوود به وجود آورد. اولین اتفاق، ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم بود که بسیج تمام استودیوها (شامل بخش کارتون آنها) برای تهیه موادی که باعث تقویت اعتماد عمومی و تشویق حمایت از نیروی جنگی بود را در پی داشت. دومین رخداد، اعتصاب انیماتورهای دیزنی در سال 1941 بود که بسیاری از رشته های بین والت دیزنی و کارکنانش را قطع کرد.
پس از ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم بسیاری از منابع برای ساخت انیمیشن های کوتاهی استفاده شد که فرم تبلیغاتی و تامین موارد مربوط به جنگ داشتند. استودیوهای مهم هالیوود با نیروهای جنگی همکاری فراوانی کردند و استودیو های انیمیشن آنها نیز در این همکاری شرکت داشتند؛ در استودیوی Fleischer ملوان زبل (Popeye the Sailor ) به نیروی دریایی ملحق شد و جنگ با نازیها را شروع کرد، در این هنگام استودیوی برادران وارنر سری کارتونی Private Snafu را برای سربازهای نام نویسی شده تولید کرد.
جنگ دومین عامل لرزش فرمانروایی دیزنی بود... دیزنی با تمام وجود با قوای جنگی با ساختن فیلم تبلیغاتی مشهوری با نام Victory Through Air Power همکاری نمود. گرچه فیلمهای بعدیش در دهه 1940 با بودجه متوسطی شامل مجموعه ای از انیمیشن های کوتاه بودند با عناوینی از قبیل؛ Make Mine Music ، Fun and Fancy Free ، Melody Time و The Three Caballeros .
Victory Through Air Power
تاریخچه:
نمونه های ابتدایی سعی در ثبت حرکات به وسیله نقاشی غیرمتحرک در نقاشی های غار دوران پارینه سنگی یافت می شود که حیوانات با چندین پا ترسیم شده اند و آشکارا تلاشی برای نشان دادن مفهوم حرکت است. از جله تصاویر نقاشی شده روی دیواره ها تقریبا 2000 سال پیش از میلاد که تصاویر پیاپی از دو کشتی گیر را در حالتهای مختلف نشان می دهد. در یکی از معروفترین کارهای لئوناردو داوینچی، او نشان می دهد که اندامها در وضعیتهای مختلف چگونه به نظر می رسند. فرشته های Giotto به نظر در حال پرواز می رسند.
با آغاز سنجش زمان، بشر تلاش کرد تا حس حرکت را نیز در هنرش تسخیر کند. از گراز هشت پا در غار آلتامیرا در شمال اسپانیا تا نقاشیهای پیوسته بقایای عصر فراعنه این جستجو برای ثبت حرکت را نشان می دهد.
انیمیشن حقیقی بدون درک اصل بنیادی چشم انسان یعنی اصرار بر دیدن، به دست نمی آمد. این اصل برای اولین بار توسط Paul Roget فرانسوی در سال 1828 نشان داده شد. از جمله وسایلی که با استفاده از این اصل ساخته شد می توان ازThaumatrope نام برد، صفحه ای مدور که از دو سر به یک ریسمان یا میله وصل می شد. یک طرف صفحه یک پرنده و سوی دیگر قفس خالی را نشان می داد. با چرخاندن صفحه پرنده داخل قفس ظاهر می شد. این ثابت می کند که چشم تصاویر را هنگامی که آنها به صورت متوالی در یک زمان به نمایش درآیند حفظ می کند. مخترع این وسیله Joh Ayrton Paris یا Charles Babbage بود.
دو اختراع دیگر نیز به تولید انیمیشن کمک کردند. Phenakistoscope اختراع Joseph Plateau در سال 1824، ورقی گرد بود که لبه های آن را دارای شکافهایی بود. بیننده ورق را جلوی آیینه نگه می داشت و از میان سوراخهای آن به دقت می نگرد و ورق در این حال به سرعت چرخانده می شود. از داخل یک سری نقاشی پیرامون ورق بیننده تصاویر متوالی را مشاهده می کرد که اشیا متحرک به نظر می رسیدند. تکنیک مشابهی در zoetrope به کار گرفته شد. این وسیله در سال 1832 توسط George Horner ساخته شد و سیلندری است بود که شکافهای عمودی در اطراف دارد. در لبه داخلی سیلندر، یک سری تصویر قرار دارد که پشت به شکافها قرار دارند. وقتی سیلندر شروع به چرخیدن کند، با نگاه کردن از شکافها توهم حرکت ایجاد می شود. هیچ کس فکر نمی کرد که این وسیله کوچک آغازی برای تولد انیمیشن در دنیا باشد.
بترتیب از راست به چپ: Phenakistoscope – Praxinoscope - Zoetrope
یکی از دستگاههای اولیه محبوب دیگر Praxinoscope است؛ دستگاهی مانند zoetrope که به آن آیینه هایی در بخش داخلی اضافه شده بود که این سرعت توالی تصاویر رابیشتر و در نتیجه توهم حرکت را بیشتر می کرد. این دستگاه به وسیله دانشمند فرانسوی Charles-Emile Reynaud در سال 1877 ساخته شد. Reynaud آن را توسعه داد به این صورت که Praxinoscope بزرگتری ساخت که روی پرده افکنده می شد و با نام Theatre Optique شناخته می شد. ضمناً از flip book نیز می توان نام برد. اولین flip book توسط John Barnes Linnet در سال 1868 به ثبت رسید. این کتابها بیشتر برای کودکان ساخته می شدند، از یک سری تصاویر که اختلاف اندکی با هم داشتند تشکیل می شد با ورق زدن سریع صفحات، تصاویر به نظر متحرک می رسیدند. این دستگاهها حرکات را با نقاشیهای پشت سر هم و با استفاده از ابزارهای فنی ایجاد می کردند، ولی انیمیشن تا ظهور فیلمهای تصویر متحرک پیشرفت چندانی نداشت.
ظهور دوربین متحرک و پروژکتور توسط Thomas A. Edison و دیگران اولین ابزارهای کاربردی ساخت انیمیشن بود. هنوز هم انیمیشن با ساده ترین ابزارها ساخته می شود.
ادامه مطلب ...